خاطرات من

گاهی تلخ، گاهی شیرین

خاطرات من

گاهی تلخ، گاهی شیرین

شعر پاییزی

بهار من! بپذیرم به شعر پاییزی

و امان از این بوی پاییزی و آسمان ابری

که آدم نه خودش میداند دردش چیست ونه هیچکس دیگر

فقط میداند که هرچه هوا سردتر میشود

دلش آغوش گرم میخواهد....

بیقراری هایم پاییز میخواهد

و چشم های عاشقت

نگاهت را از من نگیر

این پاییز را عاشقم باش لطفا

- پرنسس - نخستین باران پاییز -

نظرات  (۲)

  • مهدی صالح پور
  • :)
    توی هر اتفاقی که توی زندگی آدم میفته، یه حکمتی هست که حالا حالاها نمی فهمی چرا اتفاق افتاده. مطمئن باش خدا بیشتر از خودت خیر ت رو می خواد.
    پاسخ:

    به بیان خوش اومدی مهدی عزیز

    حق باتوئه... اما هنوز انقدر خام و کم تجربه ام که گاهی اینو فراموش میکنم

    سلام و درود فراوان خدمت امیر حسین عزیز؛
    بنده رو خاطرتون هست آیا؟!
    سمت چپ وبلاگتون میشه "آرام باش" !
    کلاً زندگی ها پر تنش شده .. قدیم بهتر بود یکم..
    بگذریم ، خواستم بگم شاگرد کوچولو رو راه انداختم ! دوباره برگشتیم سر خونه اول!!
    تشریف بیارید خوشحال میشیم
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">