خاطرات من

گاهی تلخ، گاهی شیرین

خاطرات من

گاهی تلخ، گاهی شیرین

چند روایت معتبر از سفر به قم

ما وسرزمین طلاب- 12:17

امروز صبح براى تصویربردارى یکى از آیتم هاى برنامه، راهى منزل آقاى "جوادى آملى" شدیم. عوارضى رو رد کردیم و به صَلایق "آقاى حرص درار"  گوش میدیم که انصافا درموسیقى خوش صلیقه است... "مدیرتولید" هم تا میتونه میگازه...

 

ما چهار نفر- 2:24

 

"مدیر تولید" گفت: وقتى چهار نفرى میریم قم. "حرص درار" سرچرخوند و گفت: ها؟

-من وُ تو وُ امیرحسین وُ ابى. 

و چهارنفرى شروع کردیم به خوندن...

-بچه ها کجاییم؟

-جاده قم کاشان.

-ها؟!!

 

قم و اندی- 2:29

 

وقتى اندى میخواند... وقتى "مدیرتولید" لایى میکشد... وقتى من وُ "حرص درار" چپ وُ راست میشویم. این گروه فیلمبردارى است که دیرشون شده...

  • ۹۲/۰۸/۲۸

برنامه

سفر

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">